آیه 22 سوره ابراهیم
<<21 | آیه 22 سوره ابراهیم | 23>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چون حکم (قیامت) به پایان رسید (و اهل بهشت از اهل دوزخ جدا شدند) در آن حال شیطان (برای نکوهش و تمسخر کافران) گوید: خدا به شما به حق و راستی وعده داد و من به خلاف حقیقت شما را وعده دادم و خلف وعده کردم و بر شما (برای وعده دروغ خود) هیچ حجت و دلیل قاطعی نیاوردم و تنها شما را فراخواندم و شما اجابتم کردید، پس (امروز شما ابلهان که سخن بیدلیل مرا پذیرفتید) مرا ملامت مکنید بلکه نفس (پر طمع) خود را ملامت کنید، که امروز نه من فریادرس شما خواهم بود و نه شما فریادرس من توانید بود، من به شرکی که شما به (اغوای) من آوردید معتقد نیستم، آری (در این روز) ستمکاران عالم را عذابی دردناک خواهد بود.
و شیطان [در قیامت] هنگامی که کار [محاسبه بندگان] پایان یافته [به پیروانش] می گوید: یقیناً خدا [نسبت به برپایی قیامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب] به شما وعده حق داد، و من به شما وعده دادم [که آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولی می بینید که وعده خدا تحقّق یافت] و [من] در وعده ام نسبت به شما وفا نکردم، مرا بر شما هیچ غلبه و تسلّطی نبود، فقط شما را دعوت کردم [به دعوتی دروغ و بی پایه] و شما هم [بدون اندیشه و دقت دعوتم را] پذیرفتید، پس سرزنشم نکنید، بلکه خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم، و نه شما فریادرس من، بی تردید من نسبت به شرکورزی شما که در دنیا درباره من داشتید [که اطاعت از من را هم چون اطاعت خدا قرار دادید] بیزار و منکرم؛ یقیناً برای ستمکاران عذابی دردناک است.
و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مىگويد: «در حقيقت، خدا به شما وعده داد وعده راست، و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم، و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود، جز اينكه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد. پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد. من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد. من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مىدانستيد كافرم». آرى! ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت.
چون كار به پايان آيد، شيطان گويد: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود و من نيز به شما وعده دادم ولى وعده خود خلاف كردم. و برايتان هيچ دليل و برهانى نياوردم جز آنكه دعوتتان كردم شما نيز دعوت من اجابت كرديد؛ پس مرا ملامت مكنيد، خود را ملامت كنيد. نه من فريادرس شمايم، نه شما فريادرس من. از اينكه مرا پيش از اين شريك خدا كرده بوديد بيزارم. زيرا براى ستمكاران عذابى است دردآور.
و شیطان، هنگامی که کار تمام میشود، میگوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
قضى: قُضِيَ الْأَمْرُ: كار تمام شد. منظور، تمام شدن محاسبه محشر و رفتن به آتش و بهشت است.
مصرخكم: صراخ و صريخ: صيحه شديد (فرياد)، يارى خواستن و يارى كردن. مصرخ: فريادرس و يارى كننده.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «22»
و (چون كار كيفر و پاداش به اتمام رسد) شيطان (از روى ملامت به دوزخيان) گويد: همانا خداوند به شما وعده داد، وعده راست و من به شما وعده دادم، ولى با شما تخلّف كردم، من بر شما تسلّطى نداشتم، جز آن كه شما را دعوت كردم و شما (به ميل خود) استجابت كرديد. پس مرا ملامت و نكوهش نكنيد و خود را سرزنش كنيد. (در اين روز) نه من مىتوانم فريادرس شما باشم و نه شما فريادرس من. من از اينكه مرا پيش از اين شريك خدا قرار داده بوديد، بيزارم. قطعاً براى ستمگران عذاب دردناكى است.
«1». شعراء، 136.
«2». آيات مربوط به گفتگوى مستضعفان با مستكبران از كفار در قيامت، در سورهى سبأ آيه 31 و سورهى غافر آيه 47 نيز آمده است.
جلد 4 - صفحه 406
نکته ها
گناهكار در قيامت دست و پا مىزند تا براى خود شريك جرم پيدا كند و انحراف خود را به گردن ديگران بيندازد. گاهى مىگويد: دوست بد مرا منحرف كرد. «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ» «1» گاهى مىگويد: رهبران فاسد مرا فاسد كردند. «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «2» گاهى شيطان را ملامت مىكند و او را عامل گمراهى خود مىداند، امّا شيطان مىگويد: مرا سرزنش نكنيد، فَلا تَلُومُونِي ... من جز وسوسه و دعوت كارى نداشتم. انحراف از خود شما بود.
تسلّط نداشتن شيطان بر انسان، هم مورد تأييد خداوند است و هم خود شيطان به آن اقرار دارد. «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» «3» تو بر بندگان خالص من تسلطى ندارى. در اين آيه نيز مىگويد: «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ»
پیام ها
1- وعدههاى الهى، حقّ و مطابق با واقع است. «وَعْدَ الْحَقِّ»
2- شيطان با وعدههايش انسان را فريب مىدهد. «وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ» چنانكه در جاى ديگر آمده: «يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً» «4»
3- شيطان، انسان را مجبور نمىكند، بلكه وسوسه و دعوت مىكند. «دَعَوْتُكُمْ»
4- حتّى شيطان، انسان فاسد را سرزنش مىكند. «لُومُوا أَنْفُسَكُمْ»
5- ملامت يكى از دلايل آزادى و اختيار انسان است، «فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» زيرا انسان مجبور، ملامت ندارد.
6- گناه خود را به گردن شيطان نياندازيم. «فَلا تَلُومُونِي»
7- در قيامت رابطهها قطع مىشود. «ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ» (رهبران باطل و پيروان آنان از يكديگر بيزارى مىجويند. شيطان به پيروانش مىگويد: «إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ»
«1». فرقان، 29.
«2». سبأ، 31.
«3». حجر، 42.
«4». نساء، 120.
جلد 4 - صفحه 407
و پيروان گمراه نيز به رهبران خود مىگويند: اگر براى ما فرصتىپيش آيد و به دنيا برگرديم ما نيز از شما بيزارى خواهيم جست. «لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا» «1»)
8- اطاعتِ غير خداوند شرك است. «أَشْرَكْتُمُونِ»
9- استجابت دعوتهاى شيطانى، ظلم به خود و مكتب است. «إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ»
«1». بقره، 167.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «22»
وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ: و گويد شيطان آن هنگام كه بگذرد كار، يعنى حساب خلايق شده، حكم الهى نافذ گردد به آنكه اهل بهشت به بهشت درآيند، و اهل جهنم را به جهنم اندازند. جهنميان مجتمع شده زبان ملامت به ابليس دراز كنند، شيطان بر منبرى از آتش بر آيد و گويد: اى اشقيا و فساق انس كه ملامت كنندگان منيد. إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِ: بتحقيق خداى تعالى وعده فرمود شما را به لسان انبياء و كتب خود، وعده راست و درست كه حشر و نشر و جزا و ثواب و عقاب خواهد بود. وَ وَعَدْتُكُمْ: و من وعده دادم شما را وعده دروغ كه نه قيامت باشد نه حساب، نه حشر و نشر، بلكه هرچه هست همين دنياست، و بر فرض اگر قيامتى و حشرى باشد، بتان شما را شفاعت كنند؛ و همچنين آنانكه اميد شفاعت به آنها داريد شما را نجات دهند. يا خداى تعالى كريم و ارحم الراحمين است، كوهى را به كاهى
«1» بحار الانوار، جلد 8، صفحه 281، حديث 3، (به نقل از امالى صدوق)
جلد 7 - صفحه 41
بخشد.
فَأَخْلَفْتُكُمْ: پس وعده خلاف دادم شما را، و امروز ظاهر شد كه آن چه شما را نويد دادم دروغ و خلاف بود. وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ: و نبود مرا بر شما هيچ تسلطى كه شما را اكراه و اجبار كنم بر كفر و معصيتى، يا حجتى و برهانى نبود بر صدق قول من. إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ: مگر آنكه شما را خواندم به وسوسه و فريب بدون حجتى و برهانى به كفر و ضلالت.
فَاسْتَجَبْتُمْ لِي: پس اجابت كرديد مرا و تأمل ننموديد در عواقب امور، و دعوت الهى را توجه و تدبر نكرديد، با آنكه مقترن بود با براهين واضحه و حجّتهاى قاطعه؛ در اين صورت، فَلا تَلُومُونِي: پس مرا ملامت مكنيد به مجرد وسوسه كه كردم، زيرا دشمن شما بودم به اخبار خداى شما، پس بدين مقدار كه نمودم مستحق ملامت نيستم، زيرا دشمن هرچه از آن بدتر نباشد در حق دشمن مىكند. وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ: و ملامت كنيد نفسهاى خود را كه پيروى من نموديد و فرمايش الهى را كه فرمود (لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ) «1» فريب ندهد شما را شيطان، نشنيديد.
تبصره: آيه شريفه دليل است بر فساد قول مجبره، چه اگر خداى تعالى كفر و معاصى را در ايشان آفريده بودى، شيطان نگفتى (وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ) «2» خود را ملامت كنيد، بلكه مىگفت: خداى را ملامت نمائيد كه كفر را در شما آفريد؛ و مراد، شما در آن گناهى نباشد. پس قول شيطان، دليل روشنى است بر آنكه بندگان به سوء اختيار خود كفر و معاصى را اتخاذ نموده كه مستوجب ملامت شدند.
ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ: من نيستم امروز رهاننده و فرياد رس شما از عذاب.
وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَ: و شما نيز نيستيد رهاننده و فرياد رس من. إِنِّي كَفَرْتُ بِما
«1» سوره اعراف آيه 27.
«2» سوره ابراهيم آيه 22.
جلد 7 - صفحه 42
أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ: بدرستى كه من امروز كافر شدم به آنچه شريك گرفتيد مرا با خدا پيش از اين در دنيا كقوله (وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ) «1»، يا كافر شده بودم به خدا پيش از اشراك شما در وقتى كه قبول امر خدا ننمودم در سجده به پدر شما، يا (مصدريه باشد) يعنى كافر شدم امروز پيش از شريك گردانيدن شما مرا با خدا در دنيا، يا كافر شدم در دنيا پيش از آنكه مرا شريك قرار دهيد براى خدا يعنى در وقت امتناع از سجود، پس امروز بيزارم از شرك شما. إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ: به درستى كه مشركان و كافران مر ايشان راست عذاب دردناك موصوف به دوام و خلود. اين تتمه كلام ابليس يا ابتداى فرمايش الهى، و اظهر اين است ورود امثال اين كلام لطف باشد مر شنوندگان را و آگاهى ايشان تا تدبر كنند در عواقب امر خود.
رازى «2» قدس اللّه سرّه در تفسير خود روايت نموده از ابن عامر كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حديث شفاعت فرمود كه: عيسى عليه السّلام در عرصه قيامت به من اشاره و به اصحاب خود گويد: اين آن پيغمبر امّى است كه من شما را بشارت دادم به او، پس مرا گويد: يا خاتم النبيين، برخيز و شفاعت عاصيان امت خود فرما. من برخيزم براى شفاعت، از مجلس من بوئى پيدا شود كه شنوندگان بوئى از آن خوشبوتر استشمام ننموده باشند، پس شفاعت كنم و حق تعالى اجابت فرمايد مرا، و مرا نورى عطا فرمايد از فرق تا قدم كه همه اهل عرصات آن را بينند و بدانند كه شفاعت من به ايشان نمىرسيد، نوميد شوند و نزد شيطان روند و گويند: اهل ايمان را شفيعى پديد آمد و ايشان را شفاعت نمود، ما را جز تو كسى نيست، برخيز و براى ما شفاعت كن. او برخيزد و از مجلس او بوى نتنى عظيم پديد آيد كه هيچكس نتنى چنان نشنيده
«1» سوره فاطر آيه 14.
«2» تفسير ابو الفتوح رازى، جلد 6، صفحات 124 و 125.
جلد 7 - صفحه 43
باشد و گويد (معاشر الكفّار إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ الايه) پس همه را در آتش جهنم انداخته به عذاب اليم معذب شوند.
تبصره: همين محاكمه كفار را، ابليس بافجار نيز نمايد كه اگر در مقام مخاصمه برآيند كه تو ما را اغواء نمودى به مخالفت و معصيت حق، همين جواب را دهد كه خدا شما را به لسان انبياء و كتب خود وعده بهشت و ثواب فرموده، من فقط وسوسه نمودم بدون اجبار و اكراهى، شما وسوسه مرا پيروى كرديد و فرمايشات الهى را اعتنا ننموديد به سوء اختيار، پس خود را ملامت كنيد.
بنابراين انسان عاقل بايد زيرك باشد و از آيات الهى پند يابد و رضاى الهى را در كردار و رفتار و گفتار خود منظور داشته، قدم در جاده هوى و هوس و شهوات نگذاشته، فريب شيطان را نخورد به اينكه: دمى را عشق است، يا امروز خوش باشد فردا خدا كريم است، يا دنيا نقد و آخرت نسيه است؛ غافل از آنكه هر نقدى بهتر از نسيه نباشد، اگر چنين باشد چرا انسان به منع طبيب ترك غذاهاى لذيذ را نمايد كه نهايت ميل به آن را دارد، به جهت آنكه مبادا توليد مرض ديگر شود، ترك طعام نقد را نمايد به اميد صحت نسيه، و همچنين در تجارات و صناعات و تجارات عموما مال نقد را صرف كنند به اميد نفع نسيه، و ايضا به گفته طبيب نصرانى ترك طعام لذيذ را نمايد به احتمال ضرر، لكن به فرمايش اين همه انبياء و اولياء كه كفر و معاصى، سم مهلك، و دار جزاء و ثوابى هست، ظن يا احتمال صدقى را ندهد كه موجب شود اجتناب و پرهيز از مخالفت و اقدام به طاعت و متابعت، آيا ديده انصافى نيست تا حكم گردد، و بصيرتى نيست تا هشيارى حاصل آيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «22»
ترجمه
و گويد شيطان چون گذشته باشد كار همانا خداوند وعده داد شما را وعده راست و درست و وعده دادم من شما را پس خلف كردم با شما و نبود مرا بر شما هيچ سلطنتى مگر آنكه خواندم شما را پس اجابت كرديد مرا پس ملامت مكنيد مرا و ملامت كنيد خودتان را نيستم من دادرس شما و نيستيد شما دادرس من همانا من منكر شدم شركتى را كه شما براى من قرار داديد از پيش همانا ستمكاران مر ايشانرا است عذابى دردناك..
تفسير
چون روز قيامت شود و تكليف اهل دوزخ معلوم گردد شيطان براى جلوگيرى از گله اتباعش از او پيش دستى كرده ميگويد خداوند در دنيا شما را مكلّف فرمود بتكاليفى و وعده داد بشما كه اگر اطاعت كنيد بهشتى شويد و اگر مخالفت نمائيد جهنّمى و وفا فرمود بوعده خود و من بشما وعده دادم بر خلاف وعده خدا و وفا ننمودم بوعده خود و براى من سلطنت و قدرتى نبود كه بتوانم شما را مجبور باطاعت خود نمايم بلكه شما فاعل مختار بوديد چيزيكه بود من دعوت نمودم شما را بكارهاى ناشايسته و شما بدلخواه خودتان سرعت نموديد در اجابت و اطاعت من پس امروز حق ملامت نمودن مرا نداريد بلكه بايد خودتان را ملامت كنيد چون خداوند بشما فرموده بود كه شيطان دشمن شما است و از دشمن جز دشمنى نبايد انتظار داشت با وجود اين شما بوسوسه من مغرور شديد و اوامر الهى را زير پا گذارديد امروز من و شما بيچارهايم هيچكدام نميتوانيم ديگرى را نجات دهيم من منكرم و تبرئه مينمايم خود را از آنكه شريك باشم با خداوند، شما بهواى نفس خودتان مرا شريك كرديد در اطاعت با خدا در دنيا و بعضى گفتهاند مراد آنستكه من كافر بودم بخدائيكه شما مرا شريك او قرار داديد از آنوقت كه امر نمود مرا بسجده آدم و اطاعت ننمودم حال چگونه ميتوانم از شما شفاعت كنم همانا ستمكاران بخود و خلق براى آنها عذاب اليم است و محتمل است اين جمله مستأنفه و كلام الهى باشد نه متمّم كلام شيطان در هر حال ذكر اين مقاله بايد بسى موجب اعتبار و تنبه و ايقاظ شنوندگان گردد.
جلد 3 صفحه 228
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ الشَّيطانُ لَمّا قُضِيَ الأَمرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُكُم فَأَخلَفتُكُم وَ ما كانَ لِي عَلَيكُم مِن سُلطانٍ إِلاّ أَن دَعَوتُكُم فَاستَجَبتُم لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنفُسَكُم ما أَنَا بِمُصرِخِكُم وَ ما أَنتُم بِمُصرِخِيَّ إِنِّي كَفَرتُ بِما أَشرَكتُمُونِ مِن قَبلُ إِنَّ الظّالِمِينَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ «22»
و گفت شيطان باين كفار و ظلمه و فسّاق پس از اينكه كار گذشت که بدرستي که خداوند وعده داد بشما وعده حقي که هيچ تخلف پذير نبود و من وعده دادم بشما و تخلف كردم و نبود از براي من سلطه و قدرتي که بتوانم شما را باجبار و زور رو بفساد بكشم مگر همين که شما را دعوت كردم شما بميل و رغبت اجابت كرديد مرا پس مرا ملامت نكنيد، خود را ملامت كنيد که بوعدههاي حقه خداوند اعتناء نكرديد وعده باطل مرا اجابت كرديد من نيستم فريادرس شما شما هم نميتوانيد از من فريادرسي كنيد محققا من كافر هستم بآنچه شما مرا در اطاعت شريك گردانيديد از قبل، محققا ظالمين از براي آنها عذاب دردناك است وَ قالَ الشَّيطانُ لَمّا قُضِيَ الأَمرُ فرداي قيامت که تابعين آن بآن متوجه ميشوند که تو ما را اغواء كردي ميگويد إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُم وَعدَ الحَقِّ اينکه همه انبياء و اوصياء و علماء و وعاظ با دليل روشن و بيان شيوا شما را دعوت بتوحيد و عقائد حقه و اعمال صالحه و اخلاق فاضله كردند اجابت نكرديد و رو بسعادت نرفتيد وَ وَعَدتُكُم فَأَخلَفتُكُم و من شما را دعوت بشرك و كفر و ظلم و فسق و فجور و فساد كردم و تمام وعدههاي من دروغ و تقلب و غشّ و فريب بود.
وَ ما كانَ لِي عَلَيكُم مِن سُلطانٍ من نه قوت داشتم نه قدرت که شما را باجبار رو بفساد ببرم فقط يك وسوسه بود در قلوب شما مقابل الهامات ملكي
جلد 11 - صفحه 381
خود بخود بواسطه قساوت قلب و حب جاه و رياست و هواهاي نفساني خود اطاعت مرا كرديد إِلّا أَن دَعَوتُكُم بهمان وسوسه قلبي فَاستَجَبتُم لِي بميل و رغبت رو بمن آمديد و كرديد آنچه كرديد از ظلم و معاصي و كفر و شرك و ساير مفاسد بعين وسوسه شيطان مثل دعوت دعات باطله و ارباب ضلال است که شياطين انسي باشند انسان باختيار و رغبت رو بآنها ميكند و پشت بحق و حقيقت.
فَلا تَلُومُونِي مرا ملامت نكنيد چه اندازه خداوند بشما خبر داد فرمود أَ لَم أَعهَد إِلَيكُم يا بَنِي آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ، الي قوله تعالي: أَ فَلَم تَكُونُوا تَعقِلُونَ يس آيه 59 و 60 و فرمود وَ لَقَد صَدَّقَ عَلَيهِم إِبلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلّا فَرِيقاً مِنَ المُؤمِنِينَ سبأ آيه 20.
وَ لُومُوا أَنفُسَكُم نفس شما دشمن داخلي شما بود و شما را وادار ميكرد بفساد و مسلط بر عقل شما شد إِنَّ النَّفسَ لَأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ يوسف آيه 53.
ما أَنَا بِمُصرِخِكُم وَ ما أَنتُم بِمُصرِخِيَّ هر كدام گرفتار عمل خود هستيم جهنم را پر ميكنيم چنانچه خطاب بشيطان شد لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أَجمَعِينَ ص آيه 85.
إِنِّي كَفَرتُ بِما أَشرَكتُمُونِ مِن قَبلُ نظر به اينكه اينها شرك طاعتي قرار داده بودند شيطان را که اطاعت او را ميكردند چنانچه ميفرمايد أَ لَم أَعهَد إِلَيكُم يا بَنِي آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبِينٌ يس آيه 60، عبادت شيطان همان اطاعت او است ميگويد من كافر شدم بآنچه مرا شريك قرار داديد در اطاعت و عبادت از قبل در دنيا من از روي دشمني با شما ميگفتم شما نبايد بدشمن خود بگرويد و اطاعت او را بكنيد تقصير با شما است.
إِنَّ الظّالِمِينَ لَهُم عَذابٌ أَلِيمٌ جمله مستقله است خدا ميفرمايد چه ظالم شيطان باشد يا تابعين او.
382
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- گفتگوی صریح شیطان و پیروانش! در این آیه به صحنه دیگری از مجازاتهای روانی جباران و گنهکاران و پیروان شیاطین در روز رستاخیز پرداخته چنین میگوید: «و شیطان هنگامی که کار حساب بندگان صالح و غیر صالح پایان پذیرفت (و هر کدام به سرنوشت و پاداش و کیفر قطعی خود رسیدند) به پیروان خود چنین میگوید: خداوند به شما وعده حق داد و من نیز به شما وعده دادم (وعدهای پوچ و بیارزش چنانکه خودتان میدانستید) سپس از وعدههای خود تخلف جستم» (وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ
ج2، ص505
فَأَخْلَفْتُکُمْ)
.و به این ترتیب شیطان نیز با سایر مستکبرانی که رهبران راه ضلالت بودند هم آواز شده و تیرهای ملامت و سرزنش خود را به این پیروان بدبخت نشانهگیری میکند.
و بعد اضافه میکند: «من بر شما تسلط و اجبار و الزامی نداشتیم، تنها این بود که از شما دعوت کردم، شما هم با میل و اراده خود پذیرفتید» (وَ ما کانَ لِی عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی).
«بنابراین مرا هرگز سرزنش نکنید، بلکه خویشتن را سرزنش کنید» که چرا دعوت شیطنت آمیز و ظاهر الفساد مرا پذیرفتید (فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ).
خودتان کردید که لعنت بر خودتان باد! به هر حال «نه من میتوانم (در برابر حکم قطعی و مجازات پروردگار) به فریاد شما برسم و نه شما میتوانید فریادرس من باشید» (ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ).
«من اکنون (اعلام میکنم که) از شرک شما در باره خود که از قبل داشتید (و این که اطاعت مرا هم ردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزارم و کافرم» (إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ).
اکنون فهمیدم که این «شرک در اطاعت» هم مرا بدبخت کرد و هم شما را، همان بدبختی و بیچارگی که راهی برای اصلاح و جبران آن وجود ندارد.
بدانید «برای ستمکاران قطعا عذاب دردناکی است» (إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ).
از این آیه به خوبی استفاده میشود که وسوسههای شیطان هرگز اختیار و آزادی اراده را از انسان نمیگیرد بلکه او یک دعوت کننده بیش نیست، و این انسانها هستند که با اراده خودشان دعوت او را میپذیرند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم